آزاد شو از بند خويش، زنجير را باور نکن
اکنون زمان زندگيست، تاخير را باور نکن
حرف از هياهو کم بزن از آشتيها دم بزن
از دشمني پرهيز کن، شمشير را باور نکن
خود را ضعيف و کم ندان، تنها در اين عالم ندان
تو شاهکار خالقي، تحقير را باور نکن
بر روي بوم زندگي هر چيز ميخواهي بکش
زيبا و زشتش پاي توست تقدير را باور نکن
تصوير اگر زيبا نبود، نقّاش خوبي نيستي
از نو دوباره رسم کن، تصوير را باور نکن
خالق تو را شاد آفريد، آزاد آزاد آفريد
پرواز کن تا آرزو، زنجير را باور نکن. .